Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرآنلاین»
2024-05-08@01:58:00 GMT

گزارش یک سقوط

تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۹۲۷۱۲۶

گزارش یک سقوط

پیش از این انتشار هر کتاب تازه از جواد طباطبایی یک اتفاق بود. به این خاطر که آن کتاب‌ها به مثابه تکه‌های پازلی بودند که پروژه فکری-تالیفی او را متکامل‌تر می‌کردند. اما انتشار جدیدترین کتاب او با عنوان «ملاحظات درباره دانشگاه» در نوع خود یک اتفاق نادر بود! چرا که هزار نسخه چاپ نخست آن در ماه اول توزیع به فروش رفت و کتاب به سرعت در بازار نشر کشور نایاب شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این نایابی در دوره‌ای که تیراژ کتاب‌های فکری به 50 نسخه (بله درست می‌خوانید: پنجاه نسخه) نیز رسیده است، یک شادامانی ویژه را با خود به همراه دارد. اما پرسش این است که چرا کتاب «ملاحظات درباره دانشگاه» در هفته اول توزیع در بازار نشر کشور نایاب شد؟ پیش از پاسخ دادن به این پرسش باید مجموعه پژوهش‌ها و پروژه‌های طباطبایی را دسته‌یندی کرد.

جواد طباطبایی سه دسته تالیف در پروژه تالیفی خود دارد که می‌توان از آنها به عنوان جستارها، تاملات و ملاحظات نام برد. در دسته جستارها کتاب‌های «درآمدی فلسفی بر تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» و «خواجه نظام‌الملک» قرار دارد. در دسته تاملات مهمترین پروژه فکری طباطبایی تحت عنوان کلی تاملی درباره ایران جای دارد که «دیباچه‌ای بر نظریه انحطاط ایران»، «مکتب تبریز» و «حکومت قانون» سه زاویه مهم این مثلث فکری به شمار می‌آیند. اما در کنار جستارها و تاملات که سویه ایجابی و جدی جواد طباطبایی در مواجهه با تاریخ اندیشه است، ملاحظات قرار دارد که سویه سلبی پروژه تالیفی طباطبایی است. کتاب‌های «ملاحظاتی در ترجمه متن‌های اندیشه سیاسی جدید» و همچنین «ملاحظات درباره دانشگاه» که تازه‌ترین اثر طباطبایی است، در این دسته جای دارند. کتاب‌های «زوال اندیشه سیاسی در ایران» و «ابن‌خلدون و علوم اجتماعی» که جایگاهی مبنایی در سلسله آثار طباطبایی دارند و در واقع متکفل توضیح نظریه طباطبایی در باب تاریخ اندیشه در اسلام و ایران هستند به مثابه دو کتاب مادر، بیرون از این سه دسته پروژه جای دارند و استقلال محتوایی از دیگر آثار این فیلسوف سیاسی ایران دارند.  مجموعه پژوهش‌های طباطبایی درباره تاریخ اندیشه سیاسی جدید در اروپا نیز بخش دیگری از تالیفات این متفکر معاصر به شمار می‌رود که فارسی‌ترین متن و ایرانی‌ترین روایت از تاریخ اندیشه غرب را در دسترس مخاطبان خود قرار می‌هد. خبر خوش آنکه تا پایان سال از رده جستارها کتابی درباره ملت و دولت منتشر خواهد شد که در واقع آلترناتیوی برای دو جلد از دفتر سوم تاملی درباره ایران محسوب خواهد شد. اما کتاب «ملاحظات درباره دانشگاه» شامل چه مباحثی است و چرا در بدو عرضه نایاب شده است؟

جواد طباطبایی یک چهره ژانوسی در تاریخ اندیشه معاصر ایران به شمار می‌رود. چهره‌ای که نیمی از آن یک فیلسوف آکادمیک و نیم دیگر آن یک روشنفکر نقاد را به ایرانیان نشان می‌دهد. طباطبایی با اخراج از دانشگاه تهران در اوایل دهه هفتاد، جایگاه آکادمیکی که دانشکده حقوق و علوم سیاسی این دانشگاه برایش فراهم آورده بود را ترک کرد و در کسوتی خودبنیاد به پیگیری طرح‌های پژوهشی خود در باب ایران و غرب مشغول شد. او در این میان موقعیتی غیردولتی تحت عنوان پژوهشگر آزاد پیدا کرد که به او اجازه می‌داد تا فارغ از نفقه‌های دولتی و عمومی به نقد روشنفکرانه آنچه در حیطه فضای فکری کشور می‌گذرد نیز بپردازد. اینک در اواخر دهه نود طباطبایی دارای جایگاهی فراآکادمیک است که به او این توان را می‌دهد که به نقد فرمی و محتوایی دانشگاه از منظر علوم انسانی بپردازد. «ملاحظات درباره دانشگاه» حاصل این کوشش انتقادی است که در یک درآمد و چهارده فصل فراهم آمده است.

جواد طباطبایی در بخش درآمد که با عنوان «نکته‌هایی درباره انتحال» نامگذاری شده است، تمهیدی برای ورود به بحث اتخاذ می‌کند که نشان‌دهنده بی‌اعتباری وافر او به نهاد دانشگاه از منظری علمی در چهل سال اخیر است. طباطبایی در همان درآمد که بازنشر مقاله انتقادی او در واکنش به رسوایی علمی استادتمام گروه فلسفه دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران است می‌نویسد: «از نظر من، مورد انتحال استادتمام دانشگاه تهران فاقد کوچک‌ترین اهمیت است. برعکس؛ بحث بر سر نظام دانشگاهی است که اجازه داده است چنین افراد و گروه‌هایی، که از تعهد آنان جز تفنن باقی نمانده، نظام دانشگاهی را به تیول خود تبدیل کنند! آنچه در فصل‌های این دفتر می‌آورم مجموعه‌ای از یادداشت‌هایی است که در سه چهار سال اخیر به مناسبت‌های متفاوت نوشته و برخی از آنها را منتشر کرده‌ام.» طباطبایی با این مقدمه دفتری را می‌گشاید که سراسر آن نقد بی‌رحمانه علیه متفکران و مترجمان و نویسندگان و استادانی است که در آثار و آراء خود اشتباهات فراوانی راه داده‌اند. دفتری که پیش از این مفردات آن نیز در مجلاتی که طباطبایی به آنها مقاله می‌دهد منتشر شده بود. با این حال فصول اول و دوم کتاب حاضر نه تنها تا کنون در هیچ مجله‌ای بدین‌شکل منتشر نشده است، بلکه حاوی نقادانه‌ترین مواجهه با وضع کنونی علوم انسانی در ایران از منظری ملی‌گرایانه است.

همان‌طور که گفته شد، فصل نخست با عنوان «دانشگاه ایرانشهر» و فصل دوم با عنوان «دانشگاه بومی و دانشگاه ایرانشهر؛ تحلیل یک مورد» بخش‌های بدیع و مهم کتاب اخیر طباطبایی به شمار می‌رود. طباطبایی در فصل نخست مروری بر سیر تکوین دانشگاه در ایران، به انقلاب فرهنگی و تصرفات و مداخلات چهار دهه اخیر در دانشگاه اشاره می‌کند و در نهایت چنین نتیجه‌گیری می‌کند: «این وضع، این مداخله‌های بی‌رویه‌ای که در چند دهه اخیر مکرر شده است، در شرایطی چنین بحرانی در داخل و پرمخاطره در مناسبات خارجی نمی‌تواند ادامه پیدا کند. دانشگاه امری ملی است و ملک طلق هیچ گروه خاصی در کشور نیست که از هر جا بخواهند در آن درآیند. این دانشگاه ملی نیز ناظر بر حوزه مصالح عمومی کشور است و هیچ عملی برای کشور و حتی گروه‌های سیاسی-اجتماعی کشور بدعاقبت‌تر از تصرف در حسن جریان امور نیست.» طباطبایی در پانویس همین پاراگراف پایانی، مورد نجفقلی حبیبی را به مثابه یکی از تصرفات زیان‌آور در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران مثال می‌زند.

فصل دوم کتاب با عنوان «دانشگاه بومی و دانشگاه ایرانشهر» ناظر بر «تحلیل یک مورد» است و آن مورد هم شاگرد پیشین طباطبایی «داود فیرحی» است که اکنون استاد دانشگاه تهران است. این فصل شامل نقد و رد سخنان فیرحی در برنامه‌ای تحت عنوان «نگاهی به آورده‌ها و بایسته‌های داود فیرحی در دانش سیاست» است که در آن فیرحی حمله سختی به اندیشه ایرانشهری ترتیب داده بود. جواد طباطبایی در بخشی از این فصل و با اشاره به اینکه دریافت‌های نادرست فیحی از ماهیت نص و سنت در ایران و اروپا می‌نویسد: «به نظر من دیری است تا پرنده «تخیل ایرانی» بر بالای بام این استاد حوزه و دانشگاه لانه کرده است و با این خیالبافی‌هایی که من تنها به وجوهی از آن اشاره کردم بعید می‌دانم که کسانی بتوانند راهی باز کنند. کمابیش همه مقدماتی که فیرحی آورده یکسره نادرست، غیرعلمی و جعلیات و خیالبافی‌های او فاقد هرگونه اهمیتی است. منظورم این است که دانش او نیز در حد علم بومی شده دانشگاه بومی است و اتلاف وقت و امکانات کشور برای بحث‌هایی که هیچ نتیجه‌ای از آن برای کشور حاصل نخواهد شد، اما این توهم را نیز ایجاد خواهد کرد که در حال پیشرفت هستیم و فیلی هوا می‌کنیم.»

فصول دیگر این کتاب که شامل مقالاتی انتقادی است که پیش از این در نشریات سیاست‌نامه و فرهنگ امروز منتشر شده است، بدین شرح است: فصل سوم: خواهشا نظریه‌پردازی نکنید!، فصل چهارم: نمونه‌ای از «بومی‌سازی» در علوم اجتماعی، فصل پنجم: «تولید» علم بومی و زبان ملی، فصل ششم: کوشش‌های بی‌سابقه برای نابودی فرهنگ ملی، فصل هفتم: «اندیشه‌های سیاسی قرن بیستم» در مسلخ «سمت»، فصل هشتم: نعش بی‌جان جان لاک در دست غسالان، فصل نهم: اندر مناقب هگل به روایت کریم مجتهدی، فصل دهم: سوء تفاهم با جهل، فصل یازدهم: دکان دو نبش در نشر بومی، فصل دوازدهم: ملاحظاتی درباره ترجمه اندیشه سیاسی، فصل سیزدهم: جهل دلیل نیست!، فصل چهاردهم: یک کلمه.

کد خبر 1353492

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: فلسفه ملاحظات درباره دانشگاه دانشگاه ایرانشهر جواد طباطبایی شمار می رود دانشگاه تهران تاریخ اندیشه اندیشه سیاسی دانشگاه بومی علوم انسانی تحت عنوان خواهد شد نایاب شد کتاب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۹۲۷۱۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فیلم‌های سیاه ما با فیلم‌های سیاه آمریکایی تفاوت‌هایی دارد

به گزارش خبرگزاری مهر، حجت‌الاسلام احمد اولیایی در نشست تحلیل و بررسی فیلم «و عدالت برای همه» از سلسله نشست‌های سینما اندیشه که در سالن نمایش فیلم معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد در بیان نقد فیلم از لحاظ محتوایی تصریح کرد: باید نگاه کنیم فیلم از نظر محتوایی چه پیامی را در خود دارد؟ و چه چیزی را می‌خواهد ثابت کند؟ و چه ظرفیتی را برای ما ایجاد می‌کند؟ این فیلم پیرامون عدالت می‌باشد و عدالت اجتماعی به عنوان یک فضیلت انسانی اجتماعی در تمام دنیا در تمام حکومت‌ها در تمام مکاتب فکری مورد توجه است.

حجت‌الاسلام احمد اولیایی تصریح کرد: عدالت اجتماعی موضوع بسیار جذاب برای کار هنری چه در برنامه‌های تلویزیونی چه در سینما و چه در تمام قالب‌های هنری می‌باشد و این موضوع می‌تواند موضوع به شدت جذابی باشد چرا که فارغ از مکتب و ایدئولوژی و جامعه و جغرافیا است و همه انسان‌ها به این موضوع علاقه مند هستند و اینگونه محتواها می‌توانند همانند مسائل انسانی آغاز یک گفتگو باشد.

وی گفت: ما در تمام فیلم شاهد تضادهایی هستیم که آلپاچینو باید در بازی خود تضاد بین اخلاق و عدالت در تضاد بین فساد و عدالت در تضاد بین منافع شخصی و عدالت اجتماعی همه را نشان دهد و همچنین کارگردان به شکل بسیار رادیکال در صدد نقد سیستم قضائی آمریکا است.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی بیان داشت: البته شرایط زمینه‌ای تولید این فیلم خیلی حائز اهمیت است یعنی حد فاصل بین ۱۹۶۵ تا ۱۹۸۰ یک زمینه‌ای در ایالات متحده وجود دارد و ما آن را پیروزی جنبش سیاه پوستان را داریم که بعد از سال‌ها شاید در حدود صد سال مبارزه حقوقی موفق می‌شوند تا لایحه برابری سیاه پوست-سفید پوست را در سال ۱۹۶۸ به تصویب برساند.

وی ادامه داد: کل فیلم درون سیستم قضائی اتفاق می‌افتد یعنی شما لوکیشن خیابان خانه و کلاً جامعه را کمتر می‌بینیم و سیستم قضائی که در این فیلم نشان داده می‌شود یک بروکراسی مداری محض را اشاره می‌کند بطوری که بروکراسی اداری در سیستم قضائی آمریکا در این فیلم به عنوان یک مانع بزرگ نشان داده می‌شود.

حجت‌الاسلام اولیایی گفت: امروزه در عمده کشورهای جهان در ایران ما همین معضل را داریم که مقام معظم رهبری بارها فرمودند که ما باید وارد مرحله دولت سازی بشویم چرا که ما در دولت مدرن زیست می‌کنیم. دولت مدرن یعنی مبتنی بر بروکراسی، مبتنی بر عقلانیت ابزاری و در زندگی مدرن، انسان‌ها بر اساس منافعی که به دست می‌آورند عقل خود را به کار می‌گیرند و این عقل ابزاری عقل به مثابه ابزاری برای تأمین منفعت می‌شود و این عقلانیت ابزاری نیز در سیستم قضائی به تصویر کشیده می‌شود.

وی بیان داشت: در برخی از فیلم‌های سیاه ما با فیلم‌های سیاه آمریکایی تفاوت‌هایی وجود دارد. بازیگر در این فیلم با یک بازی بی نظیر با یک کنشگری‌های قشنگ در صدد این است که به مخاطب خود بفهماند اصلاح سیستم امکان دارد و امید را در فیلم تزریق می‌کند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی اضافه کرد: یعنی به جایی آنکه سیستم فاسد قضائی در ذهن شما و مخاطب بماند، اصلاح و امیدی در ذهن‌ها خواهد ماند اما در سیاه نمایی‌های برخی فیلم‌های ایرانی کارگردان و تهیه کننده سیستم را فاسد نشان می‌دهد که یک نفر بیاید و اصلاحش کند و نیت کارگردان و تهیه کننده بولد کردن آن سیاهی بوده ولی این فیلم با نقد سیستم قضائی آمریکا یک خوبی هم که دارد این است که یک سری عدالت‌هایی هم اجرا شده است و عده‌ای به حق و حقوق خودشان رسیده‌اند و در تیتراژ به ذهن مخاطب القا می‌شود که این امکان هست که سیستم رو به بهبودی برود و این با تزریق این نگاه به مخاطب آمریکایی بد در ذهن نمی‌ماند و ما در انتهای فیلم احساس می‌کنیم که با آمریکایی در چند سال آینده روبرو خواهیم شد که قوی‌ترین و پاک‌ترین سیستم قضائی دنیا را دارد اما ما در ایران برعکس عمل می‌کنیم.

وی ابراز داشت: ما به جای عدالت کیفری باید به سمت عدالت ترمیمی برویم و عدالت ترمیم به چه معناست؟ در عدالت کیفری چه سوال‌هایی مطرح می‌شود؟ سوال این است که چه قوانینی شکسته شده؟ مجرم کیست؟ و مجرم چه مجازاتی باید ببیند؟ اما در عدالت ترمیمی سوال نمی‌شود بلکه توضیحات سوال می‌شود که چه کسی آسیب دیده؟ چند نفر دخیل بودند؟ در آسیب دیدن این شخص چه کسانی در این وضعیت سهیم بودند؟ چه نیازهایی باعث شده است که اینها به سمت این کار بروند؟ عدالت ترمیمی دنبال آن است که بخواهد بزه را از بین ببرد لذا ما در ایران به سبب وجود اندیشه اسلامی این ظرفیت را داریم که متأسفانه به آنها پرداخته نمی‌شود.

حجت‌الاسلام احمد اولیایی ادامه داد: سینمای ما در ادبیات عدالت ترمیمی از حیث ادبیات علمی دانشگاهی و آکادمیک در ایران تکمیل نشده است ولی در اندیشه اسلامی ظرفیت‌هایی وجود دارد که ما بتوانیم در این ادبیات تولید فیلم کنیم. امروزه فیلم‌هایی که در حوزه دادگاهی و حوزه حقوقی در ایران تولید و پخش شده اینها همگی در بحث عدالت حقوقی عدالت کیفری همچون فیلم «علفزار» یا فیلم «هیس! دخترها فریاد نمی‌زنند» زیاد داریم که سیستم را خشک نشان می‌دهند.

وی تصریح کرد: امروزه برخی از رویه‌هایی که در دادگاه ایران وجود دارد مثل بحث مشاوره، بحث تغییر مجازات‌ها توسط قاضی مثل کتاب خواندن یا مانند اینها یا حتی ایجاد چرخه تقصیر ترک فعل چند سالی در ایران باب شده است. در پارادایم عدالت تربیتی اندیشه اسلامی، اندیشه دینی منطبق با حقوق اسلامی و علوم انسانی اسلامی می‌باشد نه حقوق که از غرب وارد ایران شده باشد و لذا ما این ظرفیت را داریم که در این فضا تولید اندیشه کنیم و ما در اندیشه اسلامی دینی و بومی خودمان حرف داریم یعنی مردمی سازی که رهبری تاکید می‌کنند.

عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفت: برگزاری این سلسله جلسات برای این است که ببینیم ما ظرفیت‌های اندیشه‌ای و علم انسانی خودمان را چگونه می‌توانیم از مسیر سینما و تولید آثار هنری به مخاطب منتقل کنیم و حداقل یک سری گره‌های ذهنی ایجاد کنیم، حداقل پرسش‌هایی را خلق کنیم این حلقه مفقوده فقط با گفتگو ایجاد می‌شود یعنی اندیشمندان باید بنشینند گفتگو کنند تا این رابطه برقرار شود تا هنرمند با یک نگاه اندیشه‌ای به سمت تولید حرکت کند.

سلسله نشست‌های اکران و تحلیل و بررسی و ایده پردازی تولید فیلم از دیدگاه اندیشه اسلامی از سوی میز اسلامی سازی علوم انسانی و معاونت فضای مجازی، هنر و رسانه دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود.

کد خبر 6098144 فاطمه علی آبادی

دیگر خبرها

  • رویداد «صدرا» بهترین فرصت برای تبادل اندیشه‌ دانشجویان و صاحبان صنایع است
  • فوت یک بیرجندی بر اثر سقوط در چاه فاضلاب
  • طرح دانشگاه حکمت بنیان در ۱۰ دانشگاه اجرایی شد
  • چرا ساترا به حذف «حشاشین» ورود کرد؟/ ترور را به ایران نسبت دادند!
  • فیلم‌های سیاه ما با فیلم‌های سیاه آمریکایی تفاوت‌هایی دارد
  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • زوال اسرائیل در اندیشه امام و رهبر انقلاب
  • «درآمدی بر علوم انسانی اسلامی در اندیشه رهبر انقلاب» منتشر می‌شود
  • سقوط جوان ۲۵ ساله از نورگیر طبقه سوم در اصفهان
  • ارگان‌زدگی؛ گریبان‌گیر نمایشگاه کتاب است